حضرت حمزه سیدالشهدا
بــرای اوج نـوشـتـنـد بـال وا شــده را نزول نیست، به معـراج آشـنـا شده را تو هـمـزۀ اَحَـد و حـمـزۀ اُحـد هـسـتـی چگونه شرح دهم جلـوۀ دو تا شـده را قسم به حرمت جعفر تو نـیـز طـیـاری قـفـس چگـونه بگیـرد تن رهـا شده را خودی شکستی و آوازه ات فراتررفت خــدا بلـنـد کند خـاک مصطفی شده را تو ایـسـتــاده ای و ایـسـتـاده می مـانی شکست نیست،به دست نبـی بنا شده را به بازویت"اسد اللّهی" علی وصل است سپاه نیست جـلــودار، مرتضی شده را به روی خاکی و پیغمبر خدا مانده است چگونه جمع کند این جـدا جـدا شده را کفن که برتن توکرد،گریه کردو نشست کـنـار پـیـکر تو دیــد بــوریـا شده را خــدا به خـواهـر غمدیـدۀ تو رحـم کند اگر نگـاه کـند جـسـم جا به جا شده را |